آتش سوزي مسجد­الاقصي

صهيونيست­ها هيچ ترديدي ندارند كه موفق شده­اند اعتقادات و انديشه­هاي راستگرايان مذهبي آمريكا را در راستاي تحقق اهداف اشغالگري استعماري خود قرار دهند مثلاً بهره برداري از پيشگويي «آرماگدون (هرمجدون)» مانع از اين شد مسيحيان آمريكايي كه ايمان بدان دارند با توجه به واقعيت­هاي موجود، همكاري آگاهانه­اي با يهوديان داشته باشند. «صهيونيست ـ مسيحيان» آمريكا را مجبور كردند حال را ببينند و آينده را در چارچوب مشخص و محدودي نگاه كنند. لذا اين مسئله در حمايت همه جانبه مسيحيان آمريكا در طرح­هاي صهيونيست­ها انعكاس داشت. از آن جمله مي­توان به مهاجرت يهوديان به فلسطين ، اسكان آنها در اين سرزمين و اخراج فلسطينيان از آن ديار (حتي با قتل عام آنان) اشاره كرد. همدلي و همراهي مسيحيان توراتي (راستگراي افراطي) با خون آشامان صهيونيست به حدي است كه در كشتارهاي فلسطيني ها شركت داشته­اند مثلاً بت روبرتسون در كنار شارون در حمله به لبنان و كشتار وحشيانه آنجا شركت داشته است. اين موضوع به غير از آن است كه داوطلبان مسيحي صهيونيست در كنار ارتش صهيونيستي (عليه فلسطيني­ها و لبناني­ها) جنگيده­اند. اين مطلب در كتاب پيشگويي و سياست خانم گريس هالسل آمده است. زيركي و حيله­گري صهيونيست­ها اين است، بيشتر تلاش آنان براي به آتش كشيدن مسجد الاقصي يا ويران ساختن آن است. اين تلاش آنان براي برپايي هيكل داود و برنامه­هايي است كه مسيحيان توراتي (صهيونيسم) مؤمن به پيشگويي آرماگدون (هرمجدون) بدان اعتقاد دارند.

با وجود حمايت همه جانبه راستگرايان مسيحي از اسراييل، حملات آنان عليه مسلمانان و اعراب كاهش پيدا نكرده است. عجيب نيست كه «پت روبرتسون»‌اسلام را «دين منحوسين» توصيف مي­كند.همان­طور كه قبلاً گفته شدو روبرتسون يكي از رهبران راست افراطي است كه بوش را كمك كرد تا به هرم قدرت صعود كند.
روبرتسون در يك برنامه تلويزيوني گفت: «اسلام انحرافش از مسيحيت و يهوديت بيشتر نيست و عجيب است كه بعضي از آمريكائي­ها ـ آمريكايي آفريقايي تبار ـ اين دين را انتخاب كرده­اند ... اين كمتر از ديوانگي نيست مسلمانان و اعراب آفريقايي­ها را اسير كردند و آنان را به ما فروختند.»
دامنه هجوم عليه اسلام به وزراي دولت آمريكا نيز كشيده شده است مثلاً جان اشكرافت وزير دادگستري اولين مقام رسمي بود كه آشكارا عليه قرآن سخن گفت و دين اسلام را آئين مرگ توصيف كرد. وي گفته است خداي مسيحيان فرزند خود را بخاطر زندگي قرباني كرد. اما خداي مسلمانان به آنان فرمان مي­دهد تا براي دين شان فرزندان خود را به سمت مرگ بسپارند.

مجله موسر فاش ساخت چندين اداره فرهنگي آمريكا مشغول ترويج شبهات روشنفكران غربي درباره قرآن هستند. آنها با تشكيك در صحت قرآن، خواستار از بين بردن آن شده­اند تا از اين طريق تعصب و تند رويهاي (برخي مسلمانان) از بين برود. آنها پيشنهاد كرده­اند كتاب ديگري جايگزين قرآن شود. بارها تهاجم عليه اسلام توسط روزنامه­ها و مجلات و كشيشان آمريكايي انجام شده است. آنها اسلام را منبع شر معرفي مي­كنند كه تروريست از آن متولد مي­شود.
همانطوري كه شبكه­هاي تلويزيوني، مجلات و نشريات آمريكا به قرآن حمله­ور مي­شوند و برخي از كشيش­ها مثل فالويل به طور جنون آميز اسلام و اعراب را مورد حمله قرار مي­دهند.

روزنامه «لس آنجلس تايمز» (چندي قبل) تأكيد كرد دولت آمريكا و مؤسسات وابسته به آن تحت تأثير نفوذ جريان راستگرايان مذهبي تندرو قرار دارد، بطوري كه آنان خواستار عدم دخالت (آمريكا) در برقراري صلح و آرامش در خاور ميانه شده­اند و بوش نيز به اسرائيل چراغ سبز نشان داده است كه در برخورد نظامي با عمليات انتحاري (شهادت طلبانه) فلسطيني­ها آزادي كامل داشته باشد. اين روزنامه عنوان­هاي يك سلسله مقالاتي را آورده كه توسط متفكرين محافظه كار نظير كريستول و ويليام پينت در رسانه­هاي ارتباط جمعي آمريكا منتشر شده­است، اين متفكران راستگراي مذهبي تعبيراتي همچون «اضطراب اخلاقي»،« خواهش از كلينتون» براي از سرگيري روند صلح خاورميانه به كار برده اند. اما مؤسسه «‌الس كتف انتلرنس ريفو» كه تحت مديريت «ليندون لاروش» سياستمدار پيشين آمريكاست، در مجله هفتگي­اش نوشته است جنگ مذهبي در خاور ميانه هرگز واقع نخواهد شد تا زماني كه در پشت آن ائتلاف سازمان­هاي راستگراي يهودي مؤمن به شعار اسرائيل بزرگ حضور نداشته باشند. البته بايد در اين سازمان­ها نمايندگاني از سوي افراد صاحب نفوذ همچون رئيس شوراي يهوديان جهان و راستگرايان تندرو مسيحي آمريكا شركت داشته باشند. زيرا آنان معتقدند پس از جنگ آرماگدون (هرمجدون) قرن 21، قرن خوبي خواهد بود. اين حقايق به ما اطمينان مي­دهد رقابت تنگاتنگ رؤساي جمهور آمريكا براي بدست آوردن رضايت اسرائيل ناشي از گروه فشار يهوديان نيست بلكه تأثير نفوذ لابي صهيونيسم مسيحي آمريكاست. در حقيقت صهيونيسم مسيحي آمريكا با گروههاي سياسي اين كشور كه بر مركز تصميم­گيري آمريكا تسلط دارند ائتلاف كرده­اند و به نظر مي رسد چنانچه اين جريان در مراكز دولت آمريكا همچنان حضور داشته باشد دوستان آمريكا در جهان عرب در وضعيت خطرناكي قرار خواهند گرفت.